تو بشو ساحل قلبم
من می شم ماهی مرده
تا بگن به عشق ساحل، لب دریا جون سپرده....
هرلحظه بهانه ی تو را میگیرم، هر ثانیه با نبودنت درگیرم،
حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی، من یک طرفه برای تو میمیرم
ننال برگ عزیز! که تو محکوم به بادی . . .
ومن محکوم به تنهایی . . . وپاییز پایان مشترک ماست!!!
†??'§ : آواره مرگ , بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
یعنی من باید بگم یه دختر که پاش یخ زده داره با لوله اگزوز پاهاش و گرم می کنه؟
نه لازم نیست... تو خودت می بینی و می فهمی...! و این است عدالت! آقا کجایی؟
†??'§ : آواره مرگ , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش16, بهنوش , دهرم, وب سایت رسمی آواره مرگ ,
برای دیدن عکس در انذازه واقعی بر روی ان کلیک کنید
†??'§ : آواره مرگ, KiNg Of Behnoosh, بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بارعاشقپسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکربرازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت ووقتی لبخند می زد، چشمانشبه باریکی یک خط می شد.
در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.
دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.
دختر در بیست و پنج سالگی ازدانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبختعروس و دامادچشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد.
زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست… و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد.
ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حالورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.. شبی در باشگاهی، پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکی خود را که تمامپس اندازشدر آن بود در دست پسر گذاشت. پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظب خودتان باشید.
زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و ۲۰ درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟
پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخرلبخند زد.
چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت.
مدتی بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش، پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن را برای مننگهدارید؟
پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.
†??'§ : آواره مرگ , بهنوش16 , بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
بقیه در ادامه مطلب
†??'§ : آواره مرگ , مجید خراطها , بازهم بی کسی رو چاره کردیم , بهنوش 16,
??ادامه مطلب??
آهنگ جدید و بسیار زیبای مجید علیپور به نام گورکن با 3 کیفیت + پخش آنلاین
.:: تنظیم : مهدی احمدوند ::.
.:: تقدیم به مشکی پوشان خودم ::.
†??'§ : Majid Alipour - GoorKan , اواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش 16, دهرم, ,
??ادامه مطلب??
حرف دل مجنون...
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بــی وضــــو در کوچـــه لیلا نشســـت
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فــــارغ از جـــام الــستــش کــــرده بــــود
ســجـده ای زد بـــر لــــب درگــاه او
پــــُر ز لـــیلــا شـــــد دل پـــــر آه او
گـــفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بــــر صلیب عـــشق دارم کرده ای
جـــــام لیلا را به دسـتـم داده ای
وندر این بازی شــکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیـلاســـــت آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم نکن
من کـــه مجنونم تو مــــجنونم نــکن
مــــرد ایــــن بـــازیــچـه دیگر نیستم
این تو و لـــیلای تو... مــــن نیستم
گــــفت ای دیــوانه لــیلایــــــت منم
در رگ پنهان و پـــیــدایـــت منـــــم
ســــالها بــــا جــــور لیلا ســـاختی
من کنارت بـــــودم و نـــشناخـــتی
عــشق لــــیلا در دلـــت انـــداختم
صد قمــــار عشق یکجا بـــاخـــتم
کـــــردمـــت آواره صــــحرا نـــــشد
گفتم عاقل می شوی اما نــشد
سوختم در حسرت یک یـا ربــت
غیر لیلا بــــــر نــــیــامد از لــبت
روز و شب او را صـــدا کردی ولی
دیدم امشب با مـنی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر می زنی
در حــــــریم خانه ام در می زنی
حــــال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود
مرد راهش بـــاش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
†??'§ : آواره مرگ , بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم , دهرم, بهنوش عارف پور , بهنوش 16,
این روزا الکی دلم بهونه هرچیزی رو میگیره.نمیدونم چم شده انگاری دلم تنگه واسه کسی.انگاری منتظرم واسه اومدن یه نفر.هرچی که فکر میکنم عقلم به جایی قد نمیده آخه کسی نرفته سفر که دلم هواشو کنه و واسش تنگ بشه.آخه کسی کاری نکرده که دلم بگیره ازش.همش دنبال یه بهونه م که چشام بباره.این روزا بدجوری دلم پر میکشه فقط نمیدونم مقصدش کجاست.چند روز پیش با دوست جونی رفتیم دانشگاه که اون بره پیش یکی از استاداش.وقتی از در دانشگاه داخل شدیم هرجایی رو که نگاه میکردم یه خاطره بود و با دوست جونی که مرورشون میکردیم کلی به دیوونه بازیهای خودمون میخندیدیم ولی وقتی رسیدیم تو محوطه وسط دانشگاه نمیدونم چرا دلم هری ریخت آخه اونجا یه نیمکته که من عاشقه نشستن رو اون نیمکت بودم .نمیدونین اون نیمکت یکی از بهترین خاطرات من بود که دوباره دلمو هوایی کرد.میدونین چیه؟ اون نیمکت بهم آرامش میداد و منو یاد یکی مینداخت که واسم خیلی عزیز بود. به دوست جونی گفتم کاش میشد این نیمکت رو میبردم خونمون. میدونین همش با خودم میگم کاش آدما همینطوری که راحت از هم دل میکنن و میرن خاطره هاشونم با خودشون میبردن تا دیگه بقیه با خاطره هاشون زندگی نکنن.تا دیگه عذاب بودن خاطره های بدون صاحب رو نکشن.تا دیگه سنگینی خاطره های یکی دیگه رو دوششون تحمل نکنن.به هرحال هرچی که هست حال این روزام مثل هوای اینجا بدجوری گرفته ست که نه صاف میشه وآفتابی و نه میباره و خالی میشه.
†??'§ : آواره مرگ , بهنوش, دهرم , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ,
وقتی هستی آنقدر محو تماشا و در کنار تو بودن هستم که از گذر سریع لحظات غافل می شوم
دوست دارم این لحظات کنار هم بودن را تا بی نهایت ادامه دهم...
وقتی هستی همه چیز "تو" می شود و من سراپا چشم
نمیدانی... نمیدانم.. هیچ کس نمی داند که چه قدر عاشقت هستم
چه قدر برای کنار تو بودن پرپر میزنم
چه قدر همیشه نگرانت هستم
همیشه چشم به راهت هستم
خدایا این عشق پاک را از ما مگیر
هر روز بر این عشق فزونی بخش و آن را شعله ور تر کن
†??'§ : آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, ,
میخوام بگم دوستت دارم ولی روم نمیشه میخوام بگم دوست دارم بگم تو قلب من تویی
این دل بیقرار من یه لحظه آروم نمیشه
میخوام بگم دوست دارم میخوام که با تو بمونم
شعرای عاشقونمو فقط واسه تو بخونم
میخوام بگم دوست دارم هر جا باشی هرجا باشم
تو شادی و توی غما میخوام کنار تو باشم
اگه که درمون ندارم بدون که درد من تویی
میخوام بگم دوست دارم یه عالمه خیلی زیاد
شب که بهت فکر میکنم من دیگه خوابم نمیاد
میخوام بگم دوست دارم میخوام که اینو بدونی
اگه نمیتونم بگم اینو تو شعرام بخونی
†??'§ : آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
تو مثل راز پاییزی ومن رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
تو مثل شمعدانی ها پراز رازی و زیبایی
ومن در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم
تو دریای ترینی ، آبی وآرام وبی پایان
ومن موج گرفتاری اسیر دست طوفانم
تو مثل آسمانی مهربان وآبی وشفاف
ومن درآرزوی قطره های پاک بارانم
نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته
به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
تو دنیای منی بی انتها وساکت وسر شار
ومن تنها دراین دنیای دوراز غصه مهمانم
تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور ونامعلوم
ومن درحسرت دیدار چشمت رو به پایانم
تو مثل مرهمی به بال بی جان کبوتر ها
ومن هم یک کبوتر تشنه باران درمانم
بمان امشب کنار لحظه های بی قراری من
ببین با تو چه روئیایی ست رنگ شوق چشمانم
شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم
هنوز ازعطر دستانت پراز شوق است دستانم
تو فکر خواب گل هایی که یک شب باد ویران کرد
ومن خواب ترا می بینم ولبخند پنهانم
تو مثل لحظه ی هستی که باران تازه می گیرد
ومن مرغی که ازعشقت فقط بی تاب وحیرانم
تو می آیی ومن گل می دهم درسایه چشمت
وبعد ازتو منم با غصه های قلب می سوزانم
تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد
ومن تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم
شبست ونغمه مهتاب ومرغان سفر کرده
وشاید یک مد کمرنگ ازشعری که می خوانم
تمام آرزوهایم زمانی سبز می گردد
که تو یک شب بگویی ، دوستم داری تو ، می دانم
غروب آخرشعرم پراز آرامش دریاست
ومن امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم
به جان هرچه عاشق توی این دنیای پرغوغاست
قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
بدون تو شبی تنها وبی فانوس خواهم مرد
†??'§ : آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
C†?êmê§ |